جدول جو
جدول جو

معنی ظل خدا - جستجوی لغت در جدول جو

ظل خدا
(ظِلْ لِ خُ)
ظل ّ حق. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
ظل خدا
سایه خدا
تصویری از ظل خدا
تصویر ظل خدا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ خُ)
دش خدای. دژخدای. جبار. طاغیه. متمرد. سلطان جائر. سلطان مستبد. حاکم جائر. خودکامه. پادشاه مستبد: ذیونوسیوس دش خدای سوراقوسیا. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(گُ خَدد / خَ)
گلگونه. آنکه رخسار او در لطافت گل را ماند. گل چهره:
غزلسرای شدم بر شکرلبی گل خد
بنفشه زلفی ونسرین بری صنوبرقد.
سوزنی.
بعاشقی دل وچشم مرا چو شکر و گل
به آب و آتش داد آن شکرلب گل خد.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
آنکه چهره اش در لطافت مانند گل است گل چهره: غزلسرای شدم بر شکر لبی گل خد بنفشه زلفی و نسرین بری صنوبر قد. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی خدا
تصویر بی خدا
کافر
فرهنگ واژه فارسی سره
دلخواه، دل پسند، معشوق
فرهنگ گویش مازندرانی